فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)

فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)



" بخدا قسم که فساحت بی گناه است."

 

   چند وقتیه که روی در و دیوار های محله ما این جمله به چشم می خوره. فساحت همون پسریه که امسال عاشورا در یک درگیری بین دو دسته آبشایی و امامشهر یکی از سینه زنهای اون محله رو با چاقو کشته و

      دادگاه

      تبانی

      تبرئه

      بمب به شکل کپسول کاز پشت دیوار دادگاه

      دوباره دادگاه

      درخاست تجدید نظر

      محاکمه دوباره

      رد حکم اعدام

      آغاز تحدیدات

      ....

 

 

نمی دمت .... نمی خوام بدمت....

 

   یادمه بچگیهام با فشار دادن خمیر بازی روی اشیاء شکل برجستگی اونها رو روی خمیر نقش می کردیم. فعلا اینو داشته باشین. چند روز پیش خواهرم دخترش نگین رو آورد پیش ما تا بره بیرون کارهاش رو انجام بده. دختره هنوز نیومده دویده جلو من: " نمیدم بهت نمیدم " حالا هرچی میگم چی رو نمی دی .  یه ریز نمی دمت بهت نمیدم... نمی خوام بدمت.( درک سیاه که نمی دی.) بعد که دید محلش نمی زارم در کیف گل گلیش رو باز کرد و هرچی توش بود ریخت رو فرش. تازه فهمیدم  خمیر بازی مهدش رو می گه نمیده بهم.( آخ که چقدر هم غصه خورم.  شب از ناراحتی پا برهنه خوابیدم.) آخر شب که جلو تلویزین خوابیده بودم حس کردم یه چیز غلمبه زیر کمر هست. دست کردم دیدم بعله تیکه های خمیر خانومه که رو فرش جامونده. اولش همینجوری که تلوزیون می دیدم باهاش بازی می کردم . کم کم وسوسه شدم شیارهای پایه مبل رو روش نقش کنم. بعد هم کم کم آرم یخچال(Philver) ، آرم فریزر ،  شیشه مشجر پذیرایی ، کناره های قوتی افترشیو (After Shave) و ....بابا مهندس ، بابا لیسانسه ، بابا 23 ساله ، ای ولا... دست بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش( عروس آوردن پیش کش).

 

 

 

نوستالژیک سیاسی، کابینه هم کابینه های قدیم

 

   من می خوام سیاست مدار بشم. من می خوام سیاست مدار خوبی باشم. من می خوام به مردمم خدمت کنم. من سرباز امام زمان می خوام باشم نمی شناسین که پس گمنام هم هستم. من می خواهم سیاست مدار خیلی بالا رتبه ای باشم. من مقام بالا تری را می خواهم. چند نفر را بای بکشم... لطفا....

 

اینجا رو ببینین...

 http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2005/08/050824_mf_afrough.shtml


   
 بازگشت مبارز آزادی خواه محمد رضا نسب عبداللهی را به حکام عزیز جمهوری دیکتاتور اسلامی تسلیت عرض می نمایم. 

 

 

کفگیر ته دیک

 

  هر کاری کردم دکمه های بالا کار نکرد. واسه همین هم نتونستم لینک یا عکس بزارم یا فونتها رو تغییر بدم. به بزرگواری خودتون ببخشین دیگه . بخدا اصلا حس و حال ندارم. اینایی هم که نوشتم نمی دونم از کجام در اومدن. شیش روزه می خوام برم آرایش گاه موهای مثل خرمنم رو کوتاه کنم پروایم نمی شود. پس فعلا بی خیال ....

 

نظرات 6 + ارسال نظر
المیرا یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:23 ب.ظ http://ellmira.persianblog.com

تشخیص این که بنویسم یا نه با خودمه!‌خوشحال میشم یه فیلسوف این و بدونه! ناراحتی هیچ وقت تو اون بلاگ نیا بدرود!

آزاده دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:33 ق.ظ http://yas-sefid-17.blogsky.com

سلام
تنهایی دور نیست
ولی باید پیداش کنی عزیزم
در ضمن راجع به مطلب پایینت اگه راهی پیدا کردی به من هم بگو ممنون می شوم
گاهی وقتها منم نیازمند یه نفرم که منو ببره...
موفق باشی.

موشموشک دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:20 ق.ظ http://mooshmooshak007.persianblog.com

خمیر بازی هم حس و حال خودش رو داره

برزخ جمعه 18 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:08 ق.ظ http://barzakh6132.persianblog.com

فکر کنم تو شجاع تری

ساینا دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 06:09 ب.ظ http://naslesookhte.blogsky.com

سلام آقا آرش وبلاگ جالبی داری .... به من هم سر بزن ... منتظر نظرت هستم ....

المیرا یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:25 ب.ظ http://ellmira.persianblog.com

اپم=تبریک سرتیپ!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد