فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)

فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)

یک دعای کوچولو از طرف یه دل گناه کار برای پاکترین پاکان

یک دنیا درد دل همراه با یک دعای کوچولو از طرف یه دل گناه کار برای پاکترین پاکان.

 

   هیشکی ندید، هیشکی نفهمید و هیشکی هم نشنید. فقط و تنها فقط تو بودی که همه چیزم رو دیدی ، فهمیدی و شنیدی. تو شاهد باش که تا همین لحظه که برای همیشه با هم غریبه شدیم به عهدم پایبند موندم و اون برای من آخرین بود. خدایا الان حس می کنم وظیفه من تموم شده و دیگه هیچ مسئولیتی در قبال این بنده ی تو ندارم. از دوباره باید بسازیم. همه چی رو از اول. همیشه برای دوباره نو شدن وقت هست. برای جبران گذشته دیگه دستم کوتاست ولی آینده چرا. پس از این به بعد فقط به آینده خواهم اندیشید. به امید روزی که حقیقت رو به هر دو مون نشون بدی و هر کدوم رو به حقش برسونی.

   دشت سر سبز، سایه درخت تکیده، آوای گنجشکان و غوکان مردابی، هم صحبتی دلنشین، سیب سرخ حوا، گناه نیمه شب و توبه سحرگاهان.

   من از عینک دودی بدم میاد، دیگه هیچ وقت عینک دودی به چشمم نمی زنم. چه خوب شد شکستمش.